خیام از ادبیات برای بیان اندیشههای خود استفاده کرد
خیام در زمان خود آن طور که شایسته بود فردی شناخته شده نبود، اگرچه افکار و اندیشههایش خیلی جلوتر از زمانه خودش بود و حکیم عمر خیام در سده پنجم و ششم قمری همزمان با رونق تفکر اشاعره با سردمداری امام احمد حنبل زندگی میکرد و از آنجا که جهان بینی اشاعره به شدت مخالف تفکرات فلسفی بود، طوریکه فلسفه را مساوی کفر و الحاد قلمداد میکردند.
خیام از ادبیات برای بیان اندیشههای خود استفاده کرد و با ظرافت خاصی متکلمین را به نقد کشید و آرای فلسفی خود را غیرتمندانه و جسورانه در قالب رباعی تبیین کرد و خیام به گفتگو بسیار بها میداد.
گفتوگو به شیوههای مختلف قابل انجام است و گاهاً دو طرفه و چند طرفه و گاهی گفتگوی فرد با خویش که این آخری را خیام برای درک عالم هستی و گره گشایی از مسائل بیشتر میپسندید.
خیام فیلسوفی ادیب و ادیبی فیلسوف بود که این دو ویژگی از هم جداشدنی نیستند و هر چند از لحاظ فلسفی اندیشههای او به مشائیون نزدیک بود اما او مشائی هم نبود، بلکه خود صاحب مکتبی جداگانه بود.
خیام قالب رباعی را برای بیان اعتقادات فلسفی خود با وزن لاحول و لا قوه الا بالله برگزید والبته رباعی حدوداً ۱۲ وزن را شامل میشود که این قالب و وزن برای بیان مسائل فلسفی و تعقلی بسیار مناسب است و این انتخاب هم ذکاوت و زیرکی خیام را نشان میدهد.
خیام ریاضی دان، طبیب و منجم بود اما شاعری پیشه اصلی او نبود هر چند بر شعر و ادبیات و وزن شعر کاملاً تسلط داشت و تقویمی که او یازده قرن پیش با رصد ستارگان نگاشت هنوز هم از دقت و مقبولیت علمی برخوردار است و معادله ریاضی «پاسکال خیام» او هنوز هم حل نشده باقی مانده است و ایشان فلسفه را بهترین ابزار برای درک هستی میدانست.
غربیها در قرن ۱۴ و ۱۵ تلاش کردند تا از ابزار علم برای درک جهان هستی بهره بگیرند اما موفق نشدند و باز به فلسفه پناه آوردند و در اندیشه خیام نیز واژگانی همچون می، گردون، هستی، زمان، دم، بی بقایی دنیا فراوان دیده میشود و چهارچوب فلسفه او را شکل میدهند.
منبع: ibna.ir/x6jL3